ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
ره، خرابات است و دُرد سالخورده، پیر ما
کس نمیداند به غیر از پیر ما، تدبیر ما
خاک را از خاصیت اکسیر اگر زر میکند
ساقیا می ده که ما خاکیم و می اکسیر ما
ما که از دوران ازل مستیم و عاشق تا کنون
غالبا صورت نبندد بعد از این تغییر ما
من غلام هندوی آن سرو آزادم که او
بر سمن بنوشت خطی از پی تحریر ما
بر شب زلفش گر ای باد صبا، یابی گذر
گو حذر کن زینهار از نالۀ شبگیر ما
ما به سوز آتش دل عالمی میسوختیم
گر نه آب چشم ما میبود دامنگیر ما
ای که میگویی مشو دیوانه زلفش بگو
تا نجنباند نسیم صبحدم زنجیر ما
خدمتی لایق نمیآید ز ما در خدمتت
وای بر ما چون نبخشایی تو بر تقصیر ما
گفته ای سلمان که من خود را فدایش میکنم
زودتر زنهار کآفات است در تاخیر ما