-
شعر بسیار زیبای مناجات استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:22
خدایا خدایا تو با آن بزرگی در آن آسمانها چنین آرزویی بدین کوچکی را توانی برآورد آیا؟
-
شعر بسیار زیبای راستی آیا استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:20
باید از رود گذشت باید از رود اگر چند گل آلود گذشت بال افشانی آن جفت کبوتر را در افق می بینی که چنان بالابال دشت ها را با ابر آشتی دادند؟ راستی آیا می توان رفت و نماند راستی آیا می توان شعری در مدح شقایق ها خواند؟
-
شعر بسیار زیبای در حضور باد استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:18
کلماتم را در جوی سحر می شویم لحظه هایم را در روشنی باران ها تا برای تو شعری بسرایم روشن تا که بی دغدغه بی ابهام سخنانم را در حضور باد این سالک دشت و هامون با تو بی پرده بگویم که تو را دوست می دارم تا مرز جنون ...
-
شعر زیبای درخت روشنایی استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:17
تو درخت روشنایی گل مهر برگ و بارت تو شمیم آشنایی همه شوق ها نثارت تو سرود ابر و باران و طراوت بهاران همه دشت انتظارت هله ای نسیم اشراق کرانه های قدسی بگشا به روی من پنجره ای ز باغ فردا که شنیدم از لب شب نفس ستاره ها را دلم آشیان دریا شد و نغمۀ صبوحم گل و نکهت ستاره همه لحظه هام محراب نیایش محبت تو بمان که جمله هستی به...
-
شعر بسیار زیبای چه بگویم ... استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:11
چه بگویم که دل افسردگیت از میان برخیزد؟ نفس گرم گوزن کوهی چه تواند کردن؟ سردی برف شبانگاهان را که پر افشانده به دشت و دامن...
-
غزلی در مایه شور و شکستن استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:10
نفسم گرفت ازین شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون به جنون، صلابتِ صخرۀ کوهسار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنّم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی؟ تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن بسرای تا که هستی که سرودن است بودن به ترنّمی دژ...
-
شعر بسیار زیبای باطل السحر استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:08
دیگر این داس خموشی تان زنگار گرفت به عبث هر چه درو کردید آواز مرا باز هم سبزتر از پیش می بالد آوازم هر چه در جعبۀ جادو دارید به در آرید که من باطل السحر شما را همگی می دانم سخنم باطل السحر شماست
-
شعر سفرنامۀ باران استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:01
آخرین برگ سفرنامه ی باران این است که زمین چرکین است
-
شعر دریا از استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
پنجشنبه 5 آذر 1394 20:00
حسرت نبرم به خواب آن مرداب کآرام درون دشت شب خفته است دریایم و نیست باکم از طوفان دریا همه عمر خوابش آشفته است
-
شعر شوق... فروغ فرخزاد
چهارشنبه 4 آذر 1394 20:59
یاد داری که ز من خنده کنان پرسیدی چه رهآورد سفر دارم از این راه دراز؟ چهره ام را بنگر تا به تو پاسخ گوید اشک شوقی که فروخفته به چشمان نیاز چه رهآورد سفر دارم ای مایۀ عمر؟ سینه ای سوخته در حسرت یک عشق محال نگهی گمشده در پرده رویایی دور پیکری ملتهب از خواهش سوزان وصال چه رهآورد سفر دارم ... ای مایۀ عمر؟ دیدگانی همه از...
-
شعر زیبای «عاشقانه» از فروغ فرخزاد
چهارشنبه 4 آذر 1394 20:56
ای شب از رویای تو رنگین شده سینه از عطر توام سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شایدم بخشیده از اندوه پیش همچو بارانی که شوید جسم خاک هستیم زآلودگی ها کرده پاک ای تپش های تن سوزان من آتشی در سایه مژگان من ای ز گندمزارها سرشارتر ای ز زرین شاخه ها پر بارتر ای در بگشوده بر خورشیدها در هجوم ظلمت تردیدها با توام دیگر ز...
-
شعر بسیار زیبای تولدی دیگر از فروغ فرخزاد
چهارشنبه 4 آذر 1394 20:48
همه هستی من آیه تاریکی ست که ترا در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه کشیدم آه من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد زندگی شاید ریسمانی ست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد زندگی شاید طفلی است...
-
دانلود کتاب فرهنگ جامع کاربردی فرزان عربی به فارسی
چهارشنبه 4 آذر 1394 19:39
جلد اول http://s6.picofile.com/file/8224711118/frhng_frzan_1.pdf.html جلد دوم http://s3.picofile.com/file/8224716200/frhng_frzan_2.pdf.html جلد سوم http://s3.picofile.com/file/8224716526/frhng_frzan_3.pdf.html جلد چهارم http://s3.picofile.com/file/8224717092/frhng_frzan_4.pdf.html
-
دانلود فرهنگ قاموس المحیط فیروزآبادی
چهارشنبه 4 آذر 1394 17:08
http://s6.picofile.com/file/8224689084/%D9%82%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B3_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7_%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C.pdf.html
-
دانلود کتاب التعریفات جرجانی
چهارشنبه 4 آذر 1394 17:00
http://s6.picofile.com/file/8224687392/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8.pdf.html
-
دانلود فرهنگ لسان العرب در یک مجلد
چهارشنبه 4 آذر 1394 16:55
http://s6.picofile.com/file/8224686300/%D9%84%D8%B3%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8.pdf.html
-
دانلود فرهنگ المنجد فی اللغه
چهارشنبه 4 آذر 1394 16:48
http://s3.picofile.com/file/8224685500/%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%AF_%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9%84%D8%BA%D9%87.pdf.html
-
شعر بسیار زیبای بعدها... از فروغ فرخزاد
سهشنبه 3 آذر 1394 23:28
مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبار آلود و دور یا خزانی خالی از فریاد و شور مرگ من روزی فرا خواهد رسید روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه ای ز امروزها ‚ دیروزها دیدگانم همچو دالانهای تار گونه هایم همچو مرمرهای سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از...
-
شعر «احساس» امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
سهشنبه 3 آذر 1394 23:12
بسترم صدف خالی یک تنهایی ست و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری
-
شعر زیبای «آزاد» امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
سهشنبه 3 آذر 1394 23:10
دختری خوابیده در مهتاب چون گل نیلوفری بر آب خواب می بیند خواب می بنید که بیمار است دلدارش وین سیه رؤیا شکیب از چشم بیمارش باز می چیند می نشیند خسته دل در دامن مهتاب چون شکسته بادبان زورقی بر آب می کند اندیشه با خود از چه کوشیدم به آزارش؟ وز پشیمانی سرکشی گرم می درخشد در نگاه چشم بیدارش روز دیگر باز چون دلداده می ماند...
-
شعر عاشقانه و زیبای «دیوار» امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
سهشنبه 3 آذر 1394 23:08
پشت این کوه بلند لب دریای کبود دختری بود که من سخت می خواستمش و تو گویی که گالی آفریده شده بود که منش دوست بدارم پرشور و مرا دوست بدارد شیرین و شما می دانید آه ای اخترکان خاموش که چه خوش دل بودیم من و او مست شکر خواب امید و چه خوشبختی پاک در نگاه من و او می خندید وینک ای دخترکان غماز گر نه لالید و نه گنگ بگشایید زبان...
-
شعر زیبای «آشناسوز» امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
سهشنبه 3 آذر 1394 23:04
چرا پنهان کنم ؟ عشق است و پیداست درین آشفته اندوه نگاهم تو را می خواهم ای چشم فسون بار که می سوزی نهان از دیرگاهم چه می خواهی ازین خاموشی سرد؟ زبان بگشا که می لرزد امیدم نگاه بی قرارم بر لب توست که می بخشی به شادی ها نویدم دلم تنگ است و چشم حسرتم باز چراغی در شب تارم برافروز به جان آمد دل از ناز نگاهت فرو ریز این سکوت...
-
ساعت سرخ ... احمد شاملو
سهشنبه 3 آذر 1394 22:54
مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک،من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام، با آوازی غمناک غمناک، و به عمری سخت دراز و سخت فرساینده آه، بگذاریدم! بگذاریدم! اگر مرگ همه آن لحظۀ آشناست که ساعت سرخ از تپش باز می ماند...
-
شعر زیبای مرثیه احمد شاملو
سهشنبه 3 آذر 1394 22:51
به جست و جوی تو بر درگاه ِ کوه میگریم، در آستانه دریا و علف. به جستجوی تو در معبر بادها می گریم در چار راه فصول، در چار چوب شکسته پنجره ای که آسمان ابر آلوده را قابی کهنه می گیرد. . . . . . . . . . . . . به انتظار تصویر تو این دفتر خالی تاچند تا چند ورق خواهد زد؟ *** جریان باد را پذیرفتن و عشق را که خواهر مرگ است.- و...
-
شعر زیبای فراغی از احمد شاملو
سهشنبه 3 آذر 1394 22:45
چه بی تابه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری! چه بی تابه تو را طلب می کنم! بر پشت ِ سمندی گوئی نوزین که قرارش نیست. و فاصله تجربه ای بیهوده است. بوی پیرهنت، این جا و اکنون. ـ کوه ها در فاصله سردند. دست در کوپه و بستر حضور مانوس ِ دست تو را می جوید، و به راه اندیشیدن یاس را رج می زند بی نجوای ِ انگشتانت فقط.- و...
-
شعر زیبای طرح... احمد شاملو
سهشنبه 3 آذر 1394 22:14
شب با گلوی خونین خوانده ست دیر گاه. دریا نشسته سرد. یک شاخه در سیاهی جنگل به سوی نور فریاد می کشد.
-
شعر زیبای درآمیختن احمد شاملو
سهشنبه 3 آذر 1394 22:11
مجال بی رحمانه اندک بود و واقعه سخت نامنتظر. از بهار حظ ّ تماشائی نچشیدم، که قفس باغ را پژمرده می کند. *** از آفتاب و نفس چنان بریده خواهم شد که لب از بوسه نا سیراب. برهنه بگو برهنه به خاکم کنند سرا پا برهنه بدان گونه که عشق را نماز می بریم،- که بی شایبه حجابی با خاک عاشقانه در آمیختن می خواهم
-
شعر بی نظیر و بسیار بسیار زیبای آرش کمانگیر: سیاوش کسرایی
سهشنبه 3 آذر 1394 21:36
برف می بارد برف می بارد به روی خار و خاراسنگ کوه ها خاموش دره ها دلتنگ راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ بر نمی شد گر ز بامِ کلبه ها دودی یا که سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد رد پا ها گر نمی افتاد روی جاده ها لغزان ما چه می کردیم در کولاک دل آشفتۀ دم سرد؟ آنک آنک کلبه ای روشن ، روی تپه روبروی من در گشودندم ،...
-
آیا چه کس تو را از مهربان شدن با من مأیوس می کند: حمید مصدق
سهشنبه 3 آذر 1394 21:24
ای مهربانتر از من با من در دستهای تو آیا کدام رمز بشارت نهفته بود؟ کز من دریغ کردی تنها تویی مثل پرنده های بهاری در آفتاب مثل زلال قطره به باران صبحدم مثل نسیم سرد سحر مثل سحر آب آواز مهربانی تو با من در کوچه باغهای محبت مثل شکوفه های سپید سیب ایثار سادگی است افسوس آیا چه کس تو را از مهربان شدن با من مایوس می کند؟
-
شعر زیبای تک ستاره حمید مصدق
سهشنبه 3 آذر 1394 21:16
وقتی که بامدادان مهر سپهر جلوه گری را آغاز می کند وقتی که مهر پلک گرانبار خواب را با ناز و کرشمه ز هم باز می کند آنگه ستاره سحری در سپیده دم خاموش می شود آری من آن ستاره ام که فراموش گشته ام و بی طلوع گرم تو در زندگانیم خاموش گشته ام